خاطرات پسر عزیزم

بدون عنوان

1392/1/15 7:56
201 بازدید
اشتراک گذاری

سلام  بچه های عزیز خیلی ازتون ممنونم که به وبلاگ پسر نازم مهدی سر میزنید

ولی یه خواهش میشه نظر هم برام بذارید ممنون میشم

راستی دیشب من و پسرم با هم کلی بازی کردیم میدونید چه بازی من نقش موش بودم و مهدی نقش گربه نمیدونید چه اداهای باحالی درمیاورد البته اینم بگم که من روی صورتش نقاشی گربه کردم و اون خیلی خیلی خوشگل شده بود اخه چشمای مهدی آبیه شده بود یه پیشی ملوس بهرحال تا زمان شام خوردنش بازی کردیم بعد که خواست شام بخوره گفت مامانی میشه پاک کنی منم گفتم چشم عزیزم سرشو گذاشتم روی پاام و نقاشیشو پاک کردم بعد از صرف شامش دوتایی پیش هم خوابیدیم و من براش قصه خارپشت خوب و خارپشت بد رو تعریف کردم.

بعد از تموم شدن قصه فرشته کوچولوی من اروم خوابید و من کلی از صورت نازش بوس کردم

پسرمامانی دنیای منی دوست دارم تا زنده ام و بعد از مرگ من توی اون دنیا برات ارزوی طول عمر و سلامتی و موفقیت میکنم

از طرف مامانتماچقلبهورا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)